جلسه آخر کلاس بود . بچه ها داشتن میپرسیدن از استاد که قراره چه جوری سوال بده !
یکی پرسید : استاد شما جاخالی هم میدین .
استاد هم گفت پ ن پ وامیستم بهم تیر اندازی کنین !
جلو خواهرم سوسکه رو با دمپایی لهش کردم دل و رودش پخش شده روی زمین خواهرم میگه مرده الان ؟
پ ن پ این ترمیناتوره الان خودشو جمع میکنه دوباره راه میوفته و انتقام میگیره
جلو عابر بانک صف و ایستاده یارو اومده میپرسه صفه میگه : پ ن پ ما نخودیم اینجا کاشتنمون تا سبز بشیم!
رفتم داروخونه خمیر دندونه سفید کننده بگیرم مسولش میگه واسه دندونات میخوای؟
گفتم پ ن پ واسه سفید کردن سنگ دستشویی میخوام : دی
رفتم داروخونه میگم باند دارید؟
میگه باند پنسمان؟
پ ن پ بند کلمپیوتر!
میخوام توش فرود بیام.
یارو خودشو داره زده
دوستم میگه بخاطر مشکلات زندگی این کارو کرده ؟
گفتم پ ن پ میخواسته نیروی کشش طنابو اندازه گیری کنه!!!
یه دونه از این سوسک کوچیکا از جلو پام رد شده یه دسمال از جیبم در آوردم ...
دوستم میگه میخوای بکشیش؟
پ ن پ آبریزش بینی داره میخوام روی قالی نریزه کثیف نشه !!!
یکی سر چهار راه محلمون خفتم کرده جیبمو میگرده
رفیقم رد شده میگه خفتت کردن ؟
میگم پ ن پ پولم رو یادم نمیاد کجا گذاشتم داره کمکم میکنه پیداش کنم!
یکی رو تازه آورده بودن به مدرسه ی ما من مسول شدم تا تمام قسمتای مدرسه رو بهش معرفی کنم.
نوبت سالن غذا خوری شد گفتم این جا سالن ناهار خوریه.
گفت میایم اینجا غذا میخوریم؟
گفتم پ ن پ میایم اینجا می کپیم!!!!
ایستک خریدم در بازکن رو دادم به دوستم
میگه با این بازش کنم ؟!
میگم پ ن پ !
روش راست کلیک کن ! اوپن ویت رو بزن !
با موزیلا بازش کن !!!!!!
باغدوستم رفته بودیم یکی از غار های ایران ...
یه خفاش چسبیده به سقف ...
دوستم میبینتش به من میگه این خفاشه؟
گفتم پ ن پ بت منه!
اجاره خونش زیاد شده اومده تو غار !!!!